معنی کالباس تند

حل جدول

لغت نامه دهخدا

کالباس

کالباس. (روسی، اِ) گوشت گاو و چربی خوک و گاهی پره های سیر که پزند و درون روده کنند. جهودانه. عصیب. نقانق. جگرآکنده. سوسیس معادل فرانسه ٔ آنست.


کالباس سازی

کالباس سازی. (حامص مرکب) ساختن کالباس. عمل کالباس ساز.


کالباس ساز

کالباس ساز. (نف مرکب) آنکه کالباس تهیه کند. سازنده ٔ کالباس.


کالباس فروشی

کالباس فروشی. [ف ُ] (حامص مرکب) فروختن کالباس. عمل فروشنده ٔکالباس. || (اِ مرکب) محل فروش کالباس.


کالباس فروش

کالباس فروش. [ف ُ] (نف مرکب) آنکه کالباس فروشد.

فرهنگ فارسی هوشیار

کالباس فروشی

جرغند فروشی ‎ شغل و عمل کالباس فروش، (اسم) مغازه کالباس فروش


کالباس فروش

(صفت) کسی که کالباس فروشد.


کالباس

گوشت گاو و چربی خوک (درقدیم) و گاهی پره های سیر که پزند و درون روده کنند

کالری خوراکی ها

کالباس

۱۰۰گرم ۳۰۰ کالری

100گرم 300 کالری

فرهنگ معین

کالباس

[فر.] (اِ.) مخلوطی از گوشت و چربی و حبوبات چرخ کرده و پخته شده که بیشتر به صورت سرد مصرف می شود.

فرهنگ عمید

کالباس

مخلوطی از گوشت، ادویه، و مواد دیگر که داخل پوششی قرار می‌دهند،

فارسی به ایتالیایی

گویش مازندرانی

تند

تند باشتاب، غلیظ

معادل ابجد

کالباس تند

568

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری